یزدان ماماهانی

فقر و ثروت

ارسال شده در تاریخ : 06 اردیبهشت 1399 | شماره ثبت : H949511

با من خسته کسی هیچ نکرد همدردی
تو بگو درد چرا دور و برم میگردی؟

همه دلدار و همه یار همند امّا من
مانده‌ام کنج اتاق دلکم تنها من

شقّه شقّه شده‌ام پای غم و تنهایی
بین ما بین شما هست تفاوت‌هایی

من بیچاره فقط حسرت نان را خوردم
من افسرده ز شادابی تو جا خوردم

بخورم نان دو بازوی خودم را امّا :
بخوری مال مرا حق مرا بی پروا

مفت خوردی و فقط مفت بدست آوردی
جای من بودی اگر واه چها میکردی

آهن داغ من از کوره کشیدم بیرون
بر تو میراث رسید مفت چو گنج قارون

پشت فرمان نشستی و چنان گاز دادی
تو به حال فقرا هیچ نکردی یادی

برو یادگیر و بلد باش جوانمردی را
برو درمان بکن هر مرض و دردی را

تو به اندازه من رنج کشیدی آیا ؟
یا چو من تلخترین طعم چشیدی آیا ؟

پرورش یافتهٔ ناز و قر و اطفاری
عوضی هستی و خودخواهی و لاکرداری

سایهٔ لطف پدر بر سر تو افتاده
پدرت بر تو فقط مفتخوری یاد داده

فاقد درک و شعور و ادبی بیچاره
کوچه پس کوچه شهر با موتورت آواره

دولت پول پدر جیب توام پر گشته
حال اینست جهانی پر مفتخور گشته

خورد ما درد وفورست و بدوش زحمت‌هاست
تن ما زخم زیادست و‌ به دل حسرت‌هاست

مال دنیاست فقط کام تو شیرین آید
معرفت کام دل ماست چنین می باید

به رُخم کم بکش آن ثروت و آن سرمایه
فکر کنم عقده شده با دل تو همسایه

بی اثر مانده برای خود من نیک‌بختی
عمر هم می‌گذرد در پس صدها سختی

پشت‌ من خالی و جایی نرسم در آخر
مایه داران شده‌اند سد به روی معبر

نه مروّت نه ارادت نه عدالت مانده
نه محبّت نه هویّت نه اصالت مانده

نه به ثروت برسم با همهٔ دشواری
بین اهداف و خودم هست چنان دیواری

راه من راه خدا نیست خودم میدانم
مدّتی هست خطاکار شدم میدانم

مایه دار هم نشدیم تا بچشیم لذّت را
زیر پایش بگذاشت پول و پله عزّت را

فقر و ثروت که یکی نیست ، نباشد هرگز
دور هر دو بکشم خطّ بزرگ قرمز

ابرک حسرت ما غصّه فقط می‌بارد
دانه دانه دل ما ماتم و غم می‌کارد

معرفت بخشش عشقست و کسی لایق نیست
عشق را معرفتی هست و کسی عاشق نیست

نه کسی منصف و نه بر دگری انصافیست
یزدان بس بکن حرف اضافه کافیست

فقروثروت
یزدان_ماماهانی
نگارش ۱۳۹۸/۳/۸

یزدان ماماهانی از دفتر : گیتار بی تار 06 اردیبهشت 1399 14نظر

مثنوی

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5

نقطه نظرات

تعداد نظرات: 14 ارسال نظر جدید

نظر 14

امیر عاجلو 06 اردیبهشت 1399 22:30

سلام استاد احسنت و صدها آفرین بر قلم توامند شما بسیار عالی بود
- یزدان ماماهانی 06 اردیبهشت 1399 22:38
  
  درود و عرض ادب خدمت داداش
  گل و خوب و با ادبم ..
  ممنون و سپاسمندم گلم
خسرو فیضی 06 اردیبهشت 1399 22:49

. از دوازده سالگی که پدر شب ها شاهنامه برایمان می خواند
. با حکیم توس و شعر آشنا شدم دیوان ها دارم . مکتبخانه رفتم
. بسیار شب ها مشق ادبیات نوشتم . در برابر بسیاری از سروده ها
. قدرت تفکرم را از دست داده ام . . حیران و بی هیچ کیشی . . مات
. یکی از آن شعرها همین است که دقایق طولانی ست می خوانم و می خوانم
. شاعر مردمی از تبار دهقان توس . . تو در یادها خواهی ماند . شاهکارهایت
. با توجه به جوانی ات همچنان ادامه خواهد داشت . آینده از آن توست . .
. با بهترین درودهایم
. استاد بزرگ و گران اندیش . تا همیشه در انتظار سروده های جان بخش شما هستم
.
- یزدان ماماهانی 06 اردیبهشت 1399 23:16
  
  درود و عرض ادب خدمت
  داداش گلم، رفیق عزیز و
  دوستداشتنی داش خسرو
  مرد ایرانی اصیل که باتوجه
  به نظر پاکت متوجه شدم شما
  هم همدرد ما سینه سوخته ها
  هستید .. از حضور دلنشین و
  باصفاتون صمیمانه سپاسگزارم
  در پناه ایزد گیتی سربلند باشی
فاطمه گودرزی 06 اردیبهشت 1399 23:36

درود بر شما
- یزدان ماماهانی 07 اردیبهشت 1399 01:28
  
  درود و عرض ادب خدمت
  بانو گودرزی بسیار سپاس
  از حضور ناب و صمیمیتون
ولی اله بایبوردی 07 اردیبهشت 1399 08:32

سلام و درود

فضاسازی ماجرای غنی و فقیر ...معضل اجتماعی...

دستمریزاد

تقدیمی مفرد :

نه تنها من خدا دارم تو هم آخر خدا داری
تفاوت را ببین جانا که این در ناز و آن خواری

ولی اله بایبوردی
- یزدان ماماهانی 07 اردیبهشت 1399 14:03
  
  درود و عرض ادب خدمت
  آقای بایبوردی عزیز با
  شعر زیباتون سپاس و
  قدر دانم از حضور نابتون
محمد رضا درویش زاده 07 اردیبهشت 1399 10:03

درود بر شما بدرستی و زیبا اختلاف طبقاتی را در این شعر زیبا بیان نموده اید به امید اینکه عدالت اجتماعی
در این مرز و بوم نهادینه گردد
- یزدان ماماهانی 07 اردیبهشت 1399 14:05
  
  درود و عرض ادب خدمت
  آقای درویش زاده ارجمند
  قدردان و سپاسمندم از حضور
  ناب و حسن نظرتون
جمشید اسماعیلی 07 اردیبهشت 1399 18:46

بسیارزیبا بود

نه کسی منصف و نه بر دگری انصافیست
یزدان بس بکن حرف اضافه کافیست
- یزدان ماماهانی 07 اردیبهشت 1399 18:54
  
  درود و عرض ادب خدمت
  آقای اسماعیلی ادیب ارجمند
  و شاعر پر احساس
  خیلی خیلی سپاسمندم
  بابت حسن توجهتون
جمشید اسماعیلی 07 اردیبهشت 1399 18:48

درود برشما شاعر جوان وبااحساس

معرفت بخشش عشقست و کسی لایق نیست
عشق را معرفتی هست و کسی عاشق نیست
- یزدان ماماهانی 07 اردیبهشت 1399 18:54
  
  سپاسمندم در مکتب شما
  شاگردی بیش نیستم ..