آن زمان که

آن زمان
که صدای قهقهه های تو در فضای یک خیابان میپیچد و اهالی اش را به خنده وا میداری
یک نفر از درد ِ دوری کنج اتاقش هوای گریه به سر دارد
آن زمان
که تو در اینترنت دنبال گران ترین کافه ی شهر هستی که لذیذترین منوی غذایش را بروی سرو کنی و عکس هایش را در فضای مجازی انعکاس دهی یک انسان از جنس تو ؛آرزوی خوردن یک سیب زمینی پخته هم برایش شده حسرت
آن زمان
که چشمانت می بیند ؛گوش هایت خوب میشنوند ؛و لباس عافیت بر تن داری و زیبایی ات را به رخ دیگری می کشی
یک نفر در ارزان ترین بیمارستان شهر دارد از درد ِ بیماری به خود میپیچد چرا که بضاعت مالی درمانش را ندارد و از پس هزینه ی داروهای هنگفت اور بر نمی اید
آن زمان که من یا تو خیلی چیزها داریم که قدرش را نمیدانیم دیگری آرزوی داشتنش هم برایش شده یک رویا

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 91 نفر 165 بار خواندند
لیلا سعیدی (19 /03/ 1399)   | محمد مولوی (19 /03/ 1399)   |

نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا