بنام خدا
" احلی منالعسل"
آمد عمو جان پیش تو؛ وقتی گرفتت در بغل
گفتی عمو در چشم من: الموتُ احلی من عسل
گفتی: عمو اذنم بده؛ بگذار قربانت شوم
در سرزمین کربلا، سرباز میدانت شوم
گفت ای برادر زادهام: هستی امانت دست من
نامآوری، باغیرتی، مانند بابایت حسن
حالا که میخواهی برو، اما نکن شرمندهام
خیلی خجالت میکشم، از قامتِ رزمندهام
در بین این جنگاوران، جنگاوری مثل تو نیست
با ازرق شامی بگو: بابای بابای تو کیست
مردانه رفتی سمتشان؛ در بند نامردان شدی
در گرد و خاک اسبها، از دیدهام پنهان شدی
ای قاسمم صبری بکن؛ دیگر عمو جانت رسید
اما دگر قاسم شده زیر سم اسبان شهید
در لحظهی پرواز خود، در خون خود گفتی اذان
آخر تو هم داخل شدی در جمع عاشوراییان
--------
علی رفیعی
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 11
امیر عاجلو 08 شهریور 1399 11:24
درود بر شما
دادا بیلوردی 08 شهریور 1399 12:55
درود بر شما
مینا تمدن خواه 08 شهریور 1399 13:51
درودها نثارتان استادبزرگوارجناب آقای رفیعی
بسیارعالی و دلنشین
اجراثرنابتان با حضرت قاسم (ع)
التماس دعا
قلم نویسا و طبع روانتان مستدام
بهنام حیدری فخر 08 شهریور 1399 13:54
درود بر شما جناب استاد رفیعی گرانقدر
مثل همیشه بسیار زیبا و فاخر و ظریف سرودید
مانا و پایدار و سرفراز باشید گرامی
منصور آفرید 08 شهریور 1399 19:49
درود بر استاد رفیعی عزیز
حسن مصطفایی دهنوی 09 شهریور 1399 08:44
درود ها استاد رفیعی
بسیار عالی است
پاینده باشید
ولی اله بایبوردی 09 شهریور 1399 10:48
سلام و درودها
اجرتان با شهدای کربلا
دستمریزاد
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 09 شهریور 1399 12:30
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 09 شهریور 1399 12:29
سلام و درود و آفرین بر شما استاد رفیعی عزیز
دستمریزاد
بسیار عالی است
اجرتان با سرور شهیدان
درپناه خدا
اکرم بهرامچی 11 شهریور 1399 00:36
درود بر شما بسیار عالی
درود بر شما
رضا زمانیان قوژدی 11 شهریور 1399 08:44
درودها استاد رفیعی عزیز
کِلک هنرمندتان نویسا
مثل همیشه استواری و سلاست شعرتان بی نظیر است.
بمانید