گفتم که باشد در برم
از یار من عاشق ترم
گفتا که من عاشق ترم
زین کار از تو سر ترم
گفتم که من مجنون ترم
دانی که من عاشق ترم
گفتا که من لیلی ترم
دل از وجودت می برم
گفتم که حاشا می کنم
در عشق رسوا می کنم
گفتا صبوری می کنم
در عشق غوغا می کنم
گفتم همه جان و تنم
یکجا نثارت می کنم
گفتا که من دلبر ترم
دانی که جانت می برم
گفتم که من جان و سرم
از یار دیوانه ترم
گفتا که باشی در برم
لیک، من دیوانه ترم
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 14 تیر 1400 08:56
کاویان هایل مقدم 14 تیر 1400 09:43
عاشقانه هایتان جاودان
بسیار لطیف بود.
علی آقا اخوان ملایری 14 تیر 1400 15:39
درودها بر شما استاد ارجمند
بسیار زیبا، لطیف و دلنشین سروده اید
قلمتان نویسا، شاعرانگی هایتان مستدام باد
کرم عرب عامری 15 تیر 1400 00:04
دردتان عزیز
جواد مرادی 15 تیر 1400 23:03
درود جناب هایلی شاعر عزیز
زیبا بود دوست من
ایوالله
شبنم رحمانی 22 تیر 1400 09:14
درود بر شما .بسیار زیبا سروده ایدد. قلمتان سبز
حسن مصطفایی دهنوی 11 شهریور 1400 07:54
سلام و درود استاد گرانقدر
عالی است
سربلند و پاینده باشید
سیدیحیی حسینی 21 آبان 1401 10:30
درودها
????????????????????