چه خاموش است ! جمعی که
زبان هاشان یکی باشد ،
ولیکن واژه ها را
چون سمندی سرکش و وحشی
شتابان در مسیرِ مبهمی
یکسر بتازانند
چه تاریک است ! جایی که ،
چراغ ، ابزارِ سرقت باشد و
سارق ، " گزیده تر بَرَد کالا "
وَ دزدان صاحبانِ خانه را
بهتر بتارانند
چه باریک است ! آن راهی ،
که راهِ آب و نانِ رهنمایان است
وَ ره پویانِ حاجتمند
سرگردان ،
گرفتارِ کویری
حاصل از ارشادِ آنانند
چه فصلِ سرد و تاریکی !
چه روزِ تیره و تاری!
که هم خورشید می تابد ،
وَ هم گل ها پریشان ،
تشنۀ الطاف بارانند
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 09 امرداد 1400 12:37
لطیف و دلنشین