3 Stars

گفتی به فتح شامی، بغداد ما رها شد

ارسال شده در تاریخ : 20 اردیبهشت 1400 | شماره ثبت : H9416381

گفتی به فتح شامی، بغداد ما رها شد
تبریز ناله هایم، گلریز لاله ها شد
جائی که پیش از این من، در اوج بی نهایت
دستی گرفته بودم، بسته و مبتلا شد
از تیغ آن نگاهش، تیری کمانه ای زد
بر قلب ما نشت و، دردانه ها جدا شد
بر جویبار کویش، نامی نشانه هائی
از شکِّ ناشکیبا، قرعه به نام ما شد
پیکی به دستم اما، با سطل من بنوشم
عرق سگی درگز، درمان ماجرا شد
عرق اگر خوری تو، باشد سگی بنوشی
شاید وفای سگ هم، در بازی ات نما شد
گوئی که شاعرم من، شعری به عمق نامش
گفتم برای آنش، چونان سری سوا شد
وافور بوسه هایش، لب ها گرفته از ما
تریاک و سُوسِه هایش، معتاد ما چرا شد
آتش گرفته جانم، آشَش به دِیرِ ما شد
خاک سری به سر شد، خاکستری هوا شد
گل می¬خری برایم، وقتی فتاده باشم
این گل برای من گل، تیغی ز تیغه ها شد
حالا که مستِ مستی، بی ترمزی و رَستی
ما در خراب مستی، مادر به آن خطا شد
قصه دراز باشد، طولانی و طویل است
اما به عبرتی بس، رامین قصه ها شد





تقدیم به نگاه پر مهرتان
با احترام
رامین خزائی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 98 نفر 148 بار خواندند
امیر عاجلو (20 /02/ 1400)   | علی معصومی (20 /02/ 1400)   | محسن جوزچی (20 /02/ 1400)   | محمد خوش بین (20 /02/ 1400)   | کیوان هایلی (21 /02/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (21 /02/ 1400)   | پژمان خلیلی (22 /02/ 1400)   | رامین خزائی (14 /11/ 1400)   | منوچهر کشاورز (19 /09/ 1401)   | محمد مولوی (16 /05/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (20 /02/ 1400)  علی معصومی (20 /02/ 1400)  محمد خوش بین (20 /02/ 1400)  
تعداد آرا :3


نظر 6

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا