بی عقل و شعور از بغلم رد شد و رفت
چون آدمِ کور از بغلم رد شد و رفت
مانند کسی که دیده جن ، خوشبختی
با سرعت نور از بغلم رد شد و رفت
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
تمشک رنگی
-
سعید کریمی
-
باقر رمزی باصر
-
فرهاد نیکبخت
-
ترانه اسماعیلی
-
علی حسام زاده
نظر 5
امیر عاجلو 29 فروردین 1403 11:09
.مانا باشید و شاعر
محمود فتحی 29 فروردین 1403 12:22
درود با پوزش بانو بی عقل شعر که شد
لیاقت نورندارد امید است نغز حقیر رابپزیرد
خلی زیبا بود مواید باشید
محمود فتحی 29 فروردین 1403 21:50
مجدد بی عقل شعور لیاقت نور ندارد تصحیح گردید
درود برشما گرامی
همین مسله رانغز نمودم گرامی
محمد مولوی 30 فروردین 1403 02:56
درود
فرامرز عبداله پور 30 فروردین 1403 15:46
درود
شعر زیبا ودلنشین و
پرمعنایی سروده اید
⚘❤????
رقص قلمتان ابدی
شما تعریفی را که برای خوشبختی کردیدنقض است
چون خوشبختی اصلا زاییده ی عقل وشعور وآگاهی است
اونی که مثل آدم کور وبا بی عقلی وبی شعوری مثل آدم جن دیده که تعادل روحی نداردازجلو رویت بی احساس گذاشته رفته
خوشبختی نبوده . بلکه بدبختی مطلق بوده درلباس خوشبختی مثل گرگی که درلباس میش است پس خدارا شکرکن گرفتارش نشدی