زانو زده اند جمع ملائک به دورت
فرمان الهی است که بالین شما وادی امن است
دستان دعایم همگی عِطر گرفته
ریحانه صبایش همه از نرگس و یاس است
من سجده کنان پیش خدا وعده نهادم
او وادی طوبی است دلم وادی طور است
چشمان عزیزم به دمی روی هم آمد
دیگر کر و لال اند همه ، حرف حرام است
در نیمه عهدم نظری چَشم گشودم
گفتند به موسی نگه ذات خداوند محال است
تا خوب بخوابد نفسم دل نگرانم
آرامش قلبش همه جا ورد زبان است
من حال دلم محتضرانه است مگر صبح بگردد
چشمان فرشته به یقین معجزه ساز است
لقمان مداین Loghman Madaen
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 02 خرداد 1400 13:36
درود بزرگوار ا