3 Stars

غم

ارسال شده در تاریخ : 12 اسفند 1401 | شماره ثبت : H9424028

ای قلم نثری که میگویم به نظمش میکشی؟
یا کمی تلخی از این خم های عزلت میچشی؟
تو بگو از آن رفیقی که هر شب مرا سر میزند
هر کجا باشد به این خانه ولی در میزند
ساغرش گلگون ز می ، ساقی هر شب میشود
میخورد خون دلم اما تنم تب میشود
آنکه هر شب قفل تنهاییم را می شکست
کوهی از جنس خودش بر دلم هم می نشست
آری آن موعد شناسی که به من سر می زند
کم ز ایام شما باشد ، ( غم ) است در میزند

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 53 نفر 93 بار خواندند
امیر عاجلو (14 /12/ 1401)   | کتایون رها (14 /12/ 1401)   | پروانه آجورلو (16 /12/ 1401)   | محمد ادریسی (22 /12/ 1401)   | سیاوش دریابار (27 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (14 /12/ 1401)  کتایون رها (14 /12/ 1401)  محمد ادریسی (22 /12/ 1401)  
تعداد آرا :3


نظر 3

  • امیر عاجلو   14 اسفند 1401 09:00

    درود بر شما rose

  • کتایون رها   14 اسفند 1401 14:47

    درود و سلام rose
    استاد گرامی امان از دست این غم !!
    در گوشه میخانه ام این غم ما را پیدا می کند !! big grin
    کجا باید شدن از دست این غم !!
    زیبا و شیوا سروده اید rose rose rose

  • سیاوش دریابار   27 شهریور 1402 16:38

    درود فراوان

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا