تابه چشمت نگاه می کردم
خویش را اشتباه می کردم
نام ِتو نام ِدیگرِ من بود
در غزل اشک و آه می کرده
سر به سجاده بود و دل باتو
بندگی را تباه می کردم
لحظه ها را برای با تو شدن
به تخیل سیاه می کرد
نامه و مشق ِعشق بازی را
از خدا هم پناه می کردم
بیت های فروغ چشمت را
زمزمه زیر ماه می کردم
تو همیشه صدای من بودی
من تورا تکیه گاه می کردم
نفسِ من بودی و نفهمیدم
هر چه کردم گناه می کردم
زیر پایان زندگی بنویس
سالها اشتباه می کردم
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 6
حسن کریمی 06 بهمن 1394 22:33
خیلی زیبا سرودید جناب خادمیان لذت بردم
محمد جوکار 07 بهمن 1394 00:35
همیشه درود بر استاد خادمیان عزیز
باز هم چکامه ای زیبا از احساس ناب و اندیشه ی مهربان تان خواندم و لذت بردم
مهرتان مانا و قلمتان ماندگار
مسعود احمدی 08 بهمن 1394 00:12
درود بر شما
نسرین قلندری 08 بهمن 1394 19:40
تو همیشه صدای من بودی
من تورا تکیه گاه می کردم
بی نهایت زیبا
حمیدرضا عبدلی 10 بهمن 1394 13:41
باسلام استاد عزیز عالی موفق باشی
علیرضا خسروی 13 بهمن 1394 11:21
احسنت استاد