ساده سوال می کنم ،سخت جواب می دهد
رنج و مشقت مرا، ساده به آب می دهد
دفترشعر و شهرتم، دید و نخوانده پاره کرد
گفت، فضایِ شعرِ تو، بویِ حباب می دهد
شستن دست، شد وضو؟ حالتِ خواب و گفتگو؟
روحِ نمازهای من ، بویِ شراب می دهد
آه که می کشم خوش است ،ناله سرودِ دل کش است
اشکِ من از نسیم او، بویِ گلاب می دهد
عشقِ بدونِ دردِ سر، عشق نباشد ای پسر
یارِ کمال جو بجا ، رنج و عذاب می دهد
لفظ و کلام و واژها حال و هوای عشق نیست
ذکر شب خدا خدا بوی کباب می دهد
با ز، ز رو نمی روم، از در او نمی روم
دست ازاو نمی کشم،هر چه عتا ب می دهد
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 3
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 01 امرداد 1395 09:26
سلام و درودبزرگوار
محظوظ شدم
احمد خدادادی دهکردی 04 امرداد 1395 17:11
درودبرشما عالی بود
حسین خیراندیش 05 امرداد 1395 19:45