غمزه ای ساده به یک مرحله غم گیرم کرد
قهرمان اوست که بی حادثه زنجیرم کرد
چه نجیبانه تبسم به لبش جاری شد
با کمی قند، ظریفانه نمک گیرم کرد
باورت نیست ولی تکه کلامم این است
نرسیدم به جوانی غزلی پیرم کرد
فحش می دادوبه ظاهر کفِ تحسین می زد
شاعرم کرد همان فحش که تحقیرم کرد
نرم نرمک به فرو ریختنم شد مشغول
مرحبا خوب فرو ریخت و، تعمیرم کرد
کرد تکفیر که در اصل مسلمان باشم
جان به قربان چنین رند که تکفیرم کرد
آفرین برنظر و برهنروغیرتِ عشق
دورازحاشیه های شک وتزویرم کرد
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 6
حسین حاجی آقا 11 اردیبهشت 1396 01:48
افرین ذوق خوبی دارید
https://youtu.be/gW9AYLX1OIc
http://www.aparat.com/v/Vv9Sb
اله یار خادمیان 11 اردیبهشت 1396 06:12
بیناهایت سپاس زنده باشی بزرگوار
محمد خسروی فرد 12 اردیبهشت 1396 10:34
درود
بی نهایت زیباست
اله یار خادمیان 14 اردیبهشت 1396 05:33
سلامو بی نهایت سپاس
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) 14 اردیبهشت 1396 11:18
درودتان
قلمتان همواره نویسا
سلامت و پاینده باشید
اله یار خادمیان 15 اردیبهشت 1396 05:36
سلا م و درود بر شما سپاس بی پایان