اسیر تیغ گناه و نگاه پرآهم
"که سیب چشم تو دیگر نموده گمراهم"
درعمق سینه ی زنجیرهای پربرقت
"دچار نیمه شب و سایه های بیگاهم"
حضور توست درین قلعه ی نفس گیرم
تو ایستادی و من مات قلعه و شاهم
و تیر آهوی چشمت پلنگ چشم مرا
نشانه رفته و من آه . تشنه ی ماهم
نهنگ حادثه ای طعمه کرده بختم را
هزار قافله هم رفت و من در این چاهم
"چگونه وارد دنیای شعر من شده ای؟"
کویر شبزده و ماسه های جانکاهم
"دلم گرفته دعا کن دوباره پر بکشم"
شکسته بالم و پرواز واژه می خواهم
پی نوشت : مصرع های داخل گیومه الهام گرفته از اشعار شخص دیگری است
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 24 امرداد 1401 18:56
درود بر شما
زهرا آهن 25 امرداد 1401 00:39
درود بر شما شاعر گرانقدر
میهمان سرودهی زیبایتان بودم
در پناه خداوند خوبیها مانا باشید به مهر