دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

آخر قصه

ارسال شده در تاریخ : 12 مهر 1400 | شماره ثبت : H9418392

در برافراشتن بیرق زیبای دیار
سهم ، دوش همه مرد و زن است
خاک ، این در کهن را مفروش
آنچه که جامه این پاک تن است

قیمت خاک، به خون ارزد و بس
چون جوان رفته، به دل داغ نهاد
مادرانی که فدا کرده عزیز
شیر نامان که در این باغ نماد

زخم ها در پی هم قلب دیار
مرگ این مام ترین مادرها
دلش از بغض شکسته بارها
باز مانده سر عهد همه باورها

ناز کن ای زن زیبای جهان
رقص بانوی کرشمه بی قرار
همه مدیون تو ای مام وطن
جهل ما کرده خزان فصل بهار

هرچقدر عمر گذشته که گذشت
پوچ و بیهوده ز غم خوردن آن
از مرور همه آنچه که تکرار، برفت
بی ثمر ، از نفس افتادن مان

هر زمان بهره نبردیم ز خرد
به فلاکت شده ایم غرق در آن
از شکستی که نشد توبه ما
آخر قصه نفس نیست بر آن

سراینده : ادریس علیزاده
مهر ماه ، سال ۱۴۰۰

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 68 نفر 131 بار خواندند
امیر عاجلو (12 /07/ 1400)   | ادریس علیزاده (12 /07/ 1400)   | علی مزینانی عسکری (13 /07/ 1400)   | دادا بیلوردی (13 /07/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (12 /07/ 1400)  علی مزینانی عسکری (13 /07/ 1400)  دادا بیلوردی (13 /07/ 1400)  
تعداد آرا :3


نظر 6

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا