کوچکترین سرباز
ظهر بود و بی امان،امواج تف؛
می وزید و خاک، آتش می گرفت
تشنه ی وامانده در این گیرودار؛
با لب صد چاک ،آتش می گرفت
***
خاکِ داغ و های های تشنه ها
خیمه ها را درد باران کرده بود
خیمه ای را از عطش در التهاب؛
خیمه ای را شعله در جان کرده بود
***
تشنگی در اوج بیداد و فرات؛
شرمسار از کام خشک کودکان
شعر تلخ و صبر سوز«العطش»
بود جاری بر لب پیر و جوان
***
عشق مردی،اندکی آن سوی تر
در هجوم فتنه و بیداد بود
در همان حال آرزوی قلبی اش
دشمنان خویش را ارشاد بود
***
گفت:آیا هست در جمع شما؛
تا مرا در امر دین یاری کند؟
بگسلد پیوند خود را از یزید
از مرام من طرفداری کند؟
***
خار ها با تیغ های جهل خود؛
طعنه اما بر شقایق می زدند
دست های جهل با فرمان بغض؛
سنگ بر قرآن ناطق می زدند
***
عطر«هل من ناصرِ»سلطان گل ؛
با مشام خارها بیگانه بود
آن که شد سر مست از این عطر مدام؛
بلبلی از عشق گل دیوانه بود
***
بلبل شش ماهه ای لب باز کرد
تا بگوید راز خود با باغبان
با زبان بی زبانی حرف زد
از تب پرواز خود با باغبان
***
با لب خشکیده از سوز عطش
گفت :ای بابا!هوا دارت منم
یاورانت در تف و خون خفته اند
دیگر اکنون آخرین یارت منم
***
با همین قنداقه و لب های خشک
می شوم کوچک ترین سرباز تو
بلبل خود را فدای عشق کن
تا شود هم بال با پرواز تو
***
تا شود اثبات مظلومیّتت
باید این خون نامه را امضا کنم
با نثار خون خود در این زمین
دشمن دین تو را رسوا کنم
***
رفت و تیر حرمله بیداد کرد
آسمان گلرنگ شد از خون او
تا قیامت اشک باران می کند؛
شیعیان را قصه ی تیروگلوc
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 21
طلعت خیاط پیشه 29 مهر 1394 19:04
تشنگی در اوج ِ بیداد و فرات
شرمسار از کام ِ خشک کودکان
استاد درود بر شما اجرتان با بانوی دو عالم حضرت زهرا (س)
ایام عاشورا ما را از دعا فراموش نکنید.
علی اصغر اقتداری 03 آبان 1394 21:20
سلام ودرود
ممنون از نظرتان
مسعود احمدی 29 مهر 1394 19:48
خار ها با تیغ های جهل خود؛
طعنه اما بر شقایق می زدند
دست های جهل با فرمان بغض؛
سنگ بر قرآن ناطق می زدند
***
درود بر استاد اقتداری.
فوق العاده بود این قسمت از شعرتان
علی اصغر اقتداری 03 آبان 1394 21:20
سلام ودرود
ممنون از نظرتان
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 29 مهر 1394 21:00
***
تا شود اثبات مظلومیّتت
باید این خون نامه را امضا کنم
با نثار خون خود در این زمین
دشمن دین تو را رسوا کنم
درود والتماس دعا
علی اصغر اقتداری 03 آبان 1394 21:21
سلام ودرود
ممنون از نظرتان
کرم عرب عامری 29 مهر 1394 22:13
قصه ی تیرو گلو و آتش گرفتن خاک ........... و درود بر اقتدار شاعرانه ی شما
لذت ورقعی بردم گرامی
علی اصغر اقتداری 03 آبان 1394 21:21
سلام ودرود
ممنون از نظرتان
بهناز علیزاده 30 مهر 1394 10:03
درود بر شما جناب اقتداری ارجمند شعرتان بسیار عالی بود @};
درپناه خدا-
علی اصغر اقتداری 03 آبان 1394 21:21
سلام ودرود
ممنون از نظرتان
منوچهر منوچهری(بیدل) 30 مهر 1394 11:47
ممنونم جناب اقتداری عزیز بسیار زیباست
علی اصغر اقتداری 03 آبان 1394 21:22
سلام ودرود
ممنون از نظرتان
مهدی صادقی مود 30 مهر 1394 20:55
درود برشما استاد عزیز
بسیار زیبا
برقرار باشید
علی اصغر اقتداری 03 آبان 1394 21:22
سلام ودرود
ممنون از نظرتان
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 30 مهر 1394 22:24
درود و سپاس
در پناه عشق باشید
ایام شهادت خون خدا را تسلیت عرض میکنم
یاثارالله
عشق یعنی " یا علی "
عـشـق یعنی حبّ ِ مــولایم ولــی
دل ســپردن های پی در پی بـه حجّت های حــّق
عشق یعنی اهل ِ بیت ، آری ، ولی
دورباش از تنبلی
_________
مطلوبی(سخن سنج تبریزی)
علی اصغر اقتداری 03 آبان 1394 21:22
سلام ودرود
ممنون از نظرتان
فرامرز فرخ 01 آبان 1394 05:00
سلام و درود بر جناب اقتداری عزیز
بسیار عالی بود
اجرتان با صاحب اثر
علی اصغر اقتداری 03 آبان 1394 21:22
سلام ودرود
ممنون از نظرتان
فاطمه خواجویی راد 02 آبان 1394 10:20
درود بزرگواراستاد
گران قدر جناب اقتادری
زیبا ودلنشین
ایام عاشورای حسینی را تسلیت می گویم
با حسین می گفت دریای فرات
ظهر عاشورا بده دست برات
تا شکوه قامت دستان عشق
را ببینم یک نظر بی ممکنات
ظهر عاشورا رسید
واقعه بالا گرفت
لشکری از نیزه ها
بر سرش سرها گرفت
علی اصغر اقتداری 03 آبان 1394 21:23
سلام ودرود
ممنون از نظرتان
علی معصومی 11 اردیبهشت 1399 23:59
درود بر شما ارجمند
☆☆☆☆☆