دارم میسوزم اینجا من،توی آتیش این حسرت
دارم میمیرم اینجا تو،نمیشناسی منو راحت
داری دل میبری از من،نمیدونی چقد گیرم..
نمیدونی توی این تب، چقد بهونه میگیرم
که تو نیستی کنار من،نمیدونی چقد تنهام
نمیدونی ازین دنیا،فقط عشق تورو میخوام
نمیشناسی منو اینو،خودم میدونم و بازم
دارم با فکر اون چشمات،تکی رویام و میسازم
خیال کردی ک دیوونه م؟اره دیوونتم انگار
شدم اون عاشق مستی که میبینه تورو هر بار،
دلش تند میزنه ، اشکاش میریزن روی جف گونه ش
چیکار کرده چشات با اون؟قشنگ کردی تو دیوونه ش
....
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 16 امرداد 1401 10:25
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 18 امرداد 1401 06:52
درودها بر شما بانو
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
قلمتان نویسا، موفق باشید