آن که ظلمی کرد و شادی ها نمود..
در دلش هرگز به راه حق نبود.
از عدوات ظلم ها کردش روا.
در دلش خندید بر قهر خدا.
داد مظلومان ستاننده خداست.
روشنی بخش و فروزنده خداست.
ظلم ها او کرد و مخلوق خدا آزار داد.
در ستم پیشی نمود و بر خداوند جهان اعلام یک پیکار داد.
تا که روزی پای آن ظالم شکست.
جای توبه ظلم کرد و زین کارش نرست.
گفت اینست حادثه ترسم چه است.
باز از کار خودش گردید مست.
آتش ظلمش به مظلومان رسید.
در ره باطل بدان شیطان نفس هایش دمید.
ایزد منان باز هشداری نمود.
آن سیاه دل را ولی راهی نبود.
پس ستاند آن خالق هستی از او سخت انتقام.
با عذابی سخت افتادش به دام.
هر که چون ظلمی نماید عمر خود را پوچ کرد.
پیش خود اندیشه کن ظالم چه سان بد کوچ کرد.
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 03 امرداد 1401 13:25
درود بزرگوار ا