3 Stars

شعله‌

ارسال شده در تاریخ : 07 اردیبهشت 1402 | شماره ثبت : H9424685

غزل سپید
همچون آتش گرم کردم ختم آن سرما همه آن لرزه کرد.

شعله اش بالا گرفت سوخت و سوزاند رهایم زین پرده کرد.
چو برگ زرد پاییزی به دست باد آهسته بر روی زمین شد.
ببین رخسار زردم چه سان در دوریش مرا در خاک فرویم کرد و بسان مرده کرد.
شرابی دست من داد مست گشتم در آن مستی رهایم کرد و رفت.
مرا گریان که دید شادان شد و بر حال زارم تا توانست خنده کرد.
نگاه مست و نافذ گاه چاه هست اگر چه عقل را با عشق چه کار.
فقط دانم فقط دانم که عشق عاشقان آن زنده و پاینده است.
اگر شمع را برافروزی ز آن افروختن پروانه محو آتش شد.
چنان امید دارد پروانه شمع را ، چرخان به دور شمع ناگهان شمع سوخت و پروانه خود بازنده شد.
اگر آن گیسوی افشان درون باد سرد و سوز پاییزی رفت در خاطراتم ثبت و محفوظ است.
تو انگاری هنوزم پیش من هستی ولی تو رفتی و هر کس که رفت چشم انتظارش پشت در او مانده است.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 67 نفر 92 بار خواندند
امیر عاجلو (11 /02/ 1402)   | jalal babaie (11 /02/ 1402)   | Milad Kaviani (12 /02/ 1402)   | شیما رحمانی (13 /04/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (11 /02/ 1402)  شیما رحمانی (13 /04/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 4

  • امیر عاجلو   11 اردیبهشت 1402 09:57

    درود بر شما rose

    • jalal babaie   11 اردیبهشت 1402 11:58

      سلام و درود فراوان بر استاد بزرگوار بسیار سپاس گزارم

  • شیما رحمانی   13 تیر 1402 22:32

    درود بر شما دوست گرامی????????????

    • jalal babaie   18 تیر 1402 21:23

      با سلام و درود فراوان بسیار سپاس گزارم

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا