گر چه با عشقم نمی سازی مرا رد میکنی
قلب من پس میزنی با روح من بد میکنی
هر بدی بینم ز تو میلم فزون تر می شود
آنقدر بد میکنی، میلم تو بی حد میکنی
بافریب چشم خود فارق ز خوابم کرده ای.
با فریب چشم خود فارق ز خوابم کرده ای
عاقبت این زاهد بیچاره مرتد می کنی
مست روی تو نترسد، از عذاب آخرت
جان خود در کف نهادم تا چه حکمی می دهی
من که دانم ذکر ما آخر به اشهد میکنی
بعد از این اشعار زیبا حرف دل با من بگو
فکر سازش میکنی یا عشق من رد میکنی؟!
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 03 خرداد 1401 10:59
لطیف و دلنشین
مهدی سیدحسینی 05 خرداد 1401 10:43
درود جناب پرستش
با آرزوی توفیق الهی