این همه دوران بسرآمد چرا آدم نگشت
آگه از اسرار هستی پس چرا محرم نگشت
لحظه ها را دم به دم برباددادوبی هوا
ناگهان بر خاک افتادودمی آدم نگشت
عقل برسرداشت و هردم زروی جاهلی
جانشین حق چرااوزیور عالم نگشت
شادی بلبل ز عشق گل بدیدوازجفا
غافل از عشق الهی اورها از غم نگشت
در هیاهوی زمان چون قطره ای غرقاب شد
باهمه کروبیان او لحظه ای همدم نگشت
جنت الماوی ز کف دادوبه آتش درفتاد
بنده شیطان شدواوآخرش آدم نگشت
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 18 امرداد 1401 13:20
.مانا باشید و شاعر