خانه حق مسجدی نامش نهند
کافروزاهدهمی راهش دهند
نیست این خانه فقط بهرنماز
مهدپیران جمله دررازونیاز
محفل عاشق دمی خاموش نیست
میکده بی می سرای نوش نیست
صاحب این خانه چون در خواب نیست
قفل وزنجیرودروقلاب چیست
نفس گرداردهزاران مشتری
خیمه هادارد به هر کوی وبری
خانه اش لختی ندارد خامشی
نیست دراین سرسرا آرامشی
چون که آهن می شود آهن ربا
می تواند تا کند سوزن جدا
درب دکان بسته باشد مشتری
می شود اندر دکان دیگری
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 28 امرداد 1401 16:09
درود بر شما
حافظ کریمی 29 امرداد 1401 03:00