3 Stars

درویش و گنج

ارسال شده در تاریخ : 13 امرداد 1402 | شماره ثبت : H9425889

ریحانی:
یکی درویش بودودرکنامش
نبودی قوتی و یک تکه نانش
به پایش گیوه ای بودوزبانش
به ذکرحق بدی هردم لسانش
شبی در راه منزل کیسه ای یافت
پراززربودهمیانی زربافت
بگفتا کیسه زربافت ای دوست
تورااقبال واین ثروت چو نیکوست
کنامت جمله تنگ است و نموراست
توراتن جامه زرباف دوراست
به منزل تابه کی خونابه خواهی
تن رنجوروبی پیرایه خواهی
ازاین پس باشهان همدم نشینی
دمی در این سرابی غم نشینی
بیاکاخی سرایی دست وپاکن
ازاین کوخ وکنامت جان رها کن
بگفتا گنج را درویش ای یار
دراین عالم چو من درویش بسیار
بیاوقصدجان دیگری کن
نصیحت ازبرای مهتری کن
بسی در راه توبی تاب گشتند
زاین حرص و طمع غرقاب گشتند
به راه تو بسی آدم فتادند
زسرآن آدمیت وانهادند
بسی بانام تومغرورگشتند
اسیرظلمتی درگورگشتند
دراین عالم اگرظلمی بپاشد
به ثروت بودجانهامبتلاشد
بسی قارون ونمرود زروزور
که از فطرت شدن فرسنگها دور
چو گنج آمد به کف آرام دل رفت
همه آسایش وسامان دل رفت
کجا درویش حق دیدی که بی رنج
دراین وادی بیابد توشه ای گنج
دل درویش گربی اضطراب است
جداازدامهای این سراب است
مراذکرش دمی خوشتر زگنج است
به راه حق خمی بهترزگنج است
خوشا گنجی که دربازارعشق است
خریدارش سپهسالار عشق است
خم گنج نهان است این دل ما
زرهزن ایمن است این محفل ما
زمابگذرکه مادرمنزل یار
سماعی ودفی داریم بسیار

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 3 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 66 نفر 101 بار خواندند
امیر عاجلو (13 /05/ 1402)   | محمد مولوی (13 /05/ 1402)   | علی معصومی (13 /05/ 1402)   | تورج ریحانی (30 /05/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (13 /05/ 1402)  محمد مولوی (13 /05/ 1402)  علی معصومی (13 /05/ 1402)  
تعداد آرا :3


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا