قریباست، قد بلندیام
برای چیدن اناری از باغ لبت
با دستهای پاکِ بوسه
میخواهم از بهشت این عالم طرد
و به زمین آغوش تو تبعید شوم
هابیل لبخند بزایم
و قابیل اخم و ادا
که رسالتشان ربودن دلت باشد...
بگشا کتاب مقدس چشمانت را
به روی نزول آیههای نگاهم
هدیه کن به دستانمان لمس را
تا خط بریل منقوش بر پیکرت را بخوانم
و بخوانیام
ما باید دینی دیگر بیافرینیم
با اعجاز ماندن؛
قریباست تحقق نبوتمان
و بند رخصت خندهی تو...
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 20 تیر 1401 11:29
درود و سلام موفق و مانا باشید
محمد مولوی 21 تیر 1401 15:45
سیدرضا موسوی راضی 23 تیر 1401 21:39
درود و دستمریزاد.
..... و من نیز مخترع موشک احساس شوم
موشکی میسازم
در میان همگان اندازم
تا شود بانی ترویج ؛ تنفر ممنوع
هرچه بمب افکن و پهباد شود پروانه
توپ در مذهب عشق
روز و شب گل بزند
و شود جنگ و جدل افسانه..... بریده ایی از شعر مخترع موشک احساس تقدیم شما.
محمد مولوی 04 امرداد 1401 00:20
تولدت مبارک
حسن مصطفایی دهنوی 04 امرداد 1401 07:14
درودها بر شما بانو گرامی
ادیب فرزانه و فرهیخته
قلمتان نویسا