زندگی ترمز بریدم یا مرا تعمیرکن
یا مشین درددرونم را توهم تفسیرکن
سرنوشتم رابدست عشق دادم اوشکست
بیش ازاین رنجم مده آنراکمی تغیرکن
خسته ازعشقم نیازم رفتن رمال نیست
فال من نکبت گرفته اندکی تعبیرکن
خوب میدانم گناهم عاشقی باشد ولی
آب توبه برسرم ریزم توهم تطهیرکن
اشک چشمانم مگیرآخربگوتدبیرچیست
گرنمیدانی برو کم حال من اکبیر کن
**==**==**==
بشکن سد بغض
ای سکوت خفته درگلو
بگذارپرپرشوندلخته های دلتنگی
که جاخوش کرده
عمق سینه ات !
میدانی عشق شروع دلتنگی ها
وانتهای شکست است!؟
یاغرق شدی
درگرداب باورهای نابارورخود؟
که بازی گرفته احساس خامت!
بیادوباره جاری شو
چون رود
پاک کن غمهای درون
ودریاکن دلِ تنگت
s@rv
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 3
حمیدرضا عبدلی 03 آذر 1395 14:14
با سلام استاد عزیز بسیار زیبا
محمد جوکار 03 آذر 1395 23:05
همیشه درود و افرین بر استاد مهرم جناب لقمانی عزیز
احمد البرز 03 آذر 1395 23:36
سلام
درود ها استاد
ما که چپ کردیم چه