3 Stars

اوخودمرده بود

ارسال شده در تاریخ : 01 بهمن 1396 | شماره ثبت : H945879

ازطناب دارنترسانید که او، خودمرده بود
رسم عشق وعاشقی باخودبه گورش برده بود
اولبانی خنده میخواهد چکار درقبر خود
چون تمام شادمانی ها به گِل بِسپرده بود
روی پیشانی اوحک گشته ، اقبالش سیاه
بارسنگینی بدوشش، ازکمرتاخورده بود
دست نابابانِ نادان، عاشقان بت پرست
میوه ی جانش درون سینه اش افشرده بود
تشنه ی احساس گرمی بوده درآغوش خود
ای عجب ، ازسردی دنیا دگر واخورده بود
کنج خلوتها نشسته ، لابه ها کردبا دلش
چون شراب تلخ این نامردمی ها خورده بود
بس کنید اشک ریا والتهاب وخود زنی
زیر دستان شما ، اومثل آجر خُرده بود
s@rv

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 194 نفر 252 بار خواندند
حسین حاجی آقا (03 /11/ 1396)   | دادا بیلوردی (04 /11/ 1396)   | حمیدرضا عبدلی (12 /11/ 1396)   | محمد مولوی (05 /03/ 1399)   |

رای برای این شعر
دادا بیلوردی (04 /11/ 1396)  حمیدرضا عبدلی (12 /11/ 1396)  محمد مولوی (05 /03/ 1399)  
تعداد آرا :3


شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا