نسل ما ، سوخته، خونین جگر عاشق بودیم
در شب حادثه ها شعله ور عاشق بودیم
عشق وقتی که پدر از تو درآورده ، دگر...
من چه گویم که پدر در پدر عاشق بودیم
کوچه هامان همه دیوار به دیوار غروب
گاهِ مهتاب ، پسِ بسته در عاشق بودیم
جنگ از ما چقدر لاله ی پرپر می ساخت
تا به خالِ لبِ ضِدِّ نفر عاشق بودیم
نخل ها بی سر و شمشاد و سپیدار به دار
با دل خون ، تن زخم تبر عاشق بودیم
دوست با زخم زبان، خنجر پنهان می زد
پیش رویش گله و پشت سر عاشق بودیم
نسل ما گرچه به دستان پدر ، سوخته بود
ما به مام وطن از هرنظر عاشق بودیم
#مهدی_زکی_زاده ????????????
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 14 شهریور 1401 09:52
سلام ودرود
mahdi zakizadeh 15 شهریور 1401 12:45
سپاس و درود و ارادت بزرگوار
زهرا آهن 14 شهریور 1401 18:30
درود بر شما
چشمه ذوقتان جوشان
پایدار باشید به مهر
mahdi zakizadeh 15 شهریور 1401 12:44
هزاران درود و فراوان ارادت
دلم کنار شما حال بهتری دارد
خدا برای همه عشق را نگهدارد
احسان بابادی 17 شهریور 1401 15:03
پاینده باد قلم شیوایتان