همه میگن
همه میگن چقد دنیات آرومه
کسی از حال من چیزی نفهمیده
درسته مثل سایه با تو ام اما
نگاه تو همیشه سمت خورشیده
چقد دلتنگ خش خش های پاییزم
داره حسرت برام از ابر میباره
ببین شهری که هر دو عاشقش بودیم
چقد کوچه به پاهامون بدهکاره
" تو میری شک ندارم تو نبودت
برای من با دنیا سازشی نیست
چه طوفان عجیبه جدایی
که حتی قبلشم آرامشی نیست "
زیر بارون نرو که بعد تو واسم
دیگه چیزی توو این دنیا نمیمونه
بزار دلخوش به چن تا ردپا باشم
توو بارون رد پایی جا نمیمونه
یه عمره از توی دستم میخونن که
به جز عشق تو چیزی توی فالم نیست
تو میری تا به من ثابت بشه گاهی
تمام زندگی توو دست آدم نیست
" تو میری شک ندارم تو نبودت
برای من با دنیا سازشی نیست
چه طوفان عجیبه جدایی
که حتی قبلشم آرامشی نیست "
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 12
امیر عاجلو 15 امرداد 1402 09:15
لطیف و دلنشین
آرزو بیرانوند 17 امرداد 1402 10:48
درود برشما جناب عاجلوی عزیز ????????
کیوان هایلی 15 امرداد 1402 11:01
درودتان باد مهربانوی بزرگوار و فرهیخته
زیبا و دلنشین سرودید
آرزو بیرانوند 27 شهریور 1402 05:17
من تشکرمیکنم از کامنت شما
فیروزه سمیعی 15 امرداد 1402 22:07
درودتان باد مهربانو بیرانوند ادیب گرانقدرم ❤️
چون همیشه زیبا و دلنشین می سرایید
زنده باد و شاعرانگی های تان مستدام نازنینم ❤️
آرزو بیرانوند 27 شهریور 1402 05:18
فیروزه جان،ممنونم که در این سایت اشعار من رو دنبال میکنید
شیما رحمانی 16 امرداد 1402 15:58
درود آرزو جان تماما زیبایی و حس ناب. ببین شهری که هر دو عاشقش بودیم، چقدر کوچه به پاهامون بدهکاره????????????????❤❤❤❤
آرزو بیرانوند 27 شهریور 1402 05:18
درود برشما دوست عزیزم
سحر فهامی 18 امرداد 1402 14:01
چقدر روان و ساده و زیباست کلامتان
آرزو بیرانوند 27 شهریور 1402 05:19
تشکر از کامنت زیباتون
سروش اسکندری 18 امرداد 1402 19:12
درود بر شما... بسیار زیبا سرودید،مانا باشید
آرزو بیرانوند 28 مهر 1402 05:43
ممنونم جناب اسکندری