فاطمه خود را فدای حق حیدر می کند
فاطمه خود را فنای عشق حیدر می کند
فاطمه مابین دَر هم ذکر حیدر می کند
فاطمه خود را و محسن را صنوبر می کند
فاطمه مابین در حیدر میان کوچه ها
محضر معشوقه عاشق ذکر حیدر می کند
طاقت دوری ندارد فاطمه جانِ علی
بین در خود را فدای اشک حیدر می کند
فاطمه این واقعه خواهد بماند تا ابد
فاطمه مابین در دارد هدایت می کند
فاطمه در قلب ما گویاترین حجت بود
فاطمه مابین در دارد حکایت می کند
فاطمه دارد علی را و علی هم فاطمه
هر دو را دارد ز هم دنیا خجالت می کند
فاطمه مابین در این خبیثان حمله ور
شک نکن فردای محشر حق قضاوت می کند
فاطمه در روز محشر چون ببیند شیعه را
شک نکن از پشت در قطعا شفاعت می کند.
*مسعودرضا افشاری_با تخلص تراب.*
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 11 آذر 1401 15:17
.مانا باشید و شاعر