مریمانه (۲۵)
قطار رفت ولی خندههات باقی بود
نگاه ساده ی دیر آشنات باقی بود
درایستگاه دلم را دوباره گم کردم
به جای خون دلم جای پات باقی بود
به بال ابر نشستم میان خاطرهها
به بازخوانی ذهنم صدات باقی بود
به حس شعر جنونم که داشت رنگ غزل
شمیم شبنم عطر هجات باقی بود
دوباره زلف تو بر پلک بازوانم ریخت
هنوز خون دلم بر لبات باقی بود
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 29 امرداد 1402 10:34
سلام ودرود
حفیظ (بستا) پور حفیظ 29 امرداد 1402 15:54
سپاس جناب عاجلو
شیما رحمانی 30 امرداد 1402 18:52
درودها بر شما و مریمانه های سراسر احساستون????????????????
حفیظ (بستا) پور حفیظ 30 امرداد 1402 20:16
سپاس و درود بانو رحمانی بزرگوار و بزرگ اندیش
فیروزه سمیعی 31 امرداد 1402 23:33
درودتان باد جناب استاد پور حفیظ ادیب گرانقدر
غزل موزون و دلنشین و زیبایی سروده اید
زنده باد
سبز باشید و سرفراز