هلال احمر
در حادثه یا وقایع طبیعی
یک عده بدون هیچ منت
آغازگر تلاش و امداد
سرمایه افتخار و عزت
جان بر کف و استوارچون مرد
با مردم داغ دیده همدرد
ازجان و توان بکار گیرند
در آتش و دود گرم یا سرد
سرباز جسور و مرد امداد
هر حادثه میرسد به فریاد
در زلزله و تصادف و سیل
باصد خطر او رساند امداد
در عمق هزار فرسخ آب
طوفان و تگرگ و گاه گرداب
فرقی نکند کجای میهن
در روز و یا به گاه مهتاب
این قصه که گفتمت برادر
هرگز نرسد به سطر آخر
چون هرچه بگویمت نگفتم
از عاطفه هلال احمر
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 06 خرداد 1402 13:11
.مانا باشید و شاعر
قاسم لبیکی 09 خرداد 1402 13:43
درود
زیبا
روان
و امید بخش
سیاوش دریابار 28 شهریور 1402 09:54
سلام
بسیار زیبا نگاشته اید
شوق ذوق قلم رقصنده تان مستدام و عمرتان جاودان
ایام به کام
روزتان خوش سرانجام
موفق باشید