3 Stars

آه گویم کس نداند تو بدانی....

ارسال شده در تاریخ : 24 اردیبهشت 1402 | شماره ثبت : H9424857

آه گویم کس نداند تو بدانی....


چه افسارت گریخته و هرکس را بخواهی باخودت بری...
چه از روزگارت دیدیم که بترسیم.نهراسم.
تو چه کردی با منو دلو جانو جانانم ؟شرم بر ایامت باد...
ای دریغ از کل سن و عمر
ای دریغ از هر چه دادم بر باد
ای دریغ از ایام ناتمامت ای پدر
ای دریغ از درد و دلو بار غمت
که بر دلم جا گذاشتی...
ای دریغ از بی محلی و پشت عزیزان برخود دیدن
ای دریغ از درک بی درکی هایت روزگار
من فقط
آه گویم کس نداند تو بدانی...
ای که افسوس چه ها را با دیدگان کور خود برخود ندیدم
افسوس که آن ظلمت که بر دشمنان دیده بخود دیدم
افسوس افسوس ...
مبارکت نباشد تغییر فصول با آن همه زیبایی.برایت ابریشم است؟
مرگ باد برآنکس که این روزگاران را بکامم تلخ نمود
مرگ باد مردمان بی مروت و عزت خواه
دردت باد آن دیدگان پر زحسادتت را
زخمت باد آن دستان آلوده پست فطرتت را....
خشکش باد آن پاهای به هرکجا روت را
برباد رود هرچه داری و نداری...
ماتم برایت آید ای زخدا دور که اینهمه مردمانم را خمینو خام و بیچاره کردی....

دردهایم تا به فلک کشیدند
زخمهایم خوب بشو نیست
افکارم عاری از بیراهه هاست
از کدام گویم نمیدانم...
آه گویم کس نداند تو بدانی
،تا درکم کنی...
http://sorodehayeman.blogfa/com

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 80 نفر 107 بار خواندند
امیر عاجلو (25 /02/ 1402)   | پروانه آجورلو (26 /02/ 1402)   | میثم فتاحی (26 /02/ 1402)   | Milad Kaviani (29 /02/ 1402)   | محمد مولوی (18 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (25 /02/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا