3 Stars

انگور نجف

ارسال شده در تاریخ : 25 شهریور 1401 | شماره ثبت : H9422305


بابام یک عمر حمال علی بود
دلش پیوسته دنبال علی بود
نه تنها خونه ما رسم ده بود
نمازا رو به تمثال علی بود

دلا بی استخاره مست میشد
شبا ماه و ستاره مست میشد
موذن زاده تا اسمت رو میبرد
دل ما با مناره مست میشد

تو گوشم اسمتو شعر و غزل شد
برام مردونگیت ضرب المثل شد
یه عمره چای رو بی قند خوردم
آخه اسمتو احلی من عسل شد

الفبارو که یادم داد استاد
به عشق تو مدادم راه افتاد
درسته آب ‌و نونم داد بابا
ولی خب نون بابا رو علی داد

ماها با اینکه رعیت زاده بودیم
اگرچه بی ریا و ساده بودیم
ولی شاهم نداشت این زندگی رو
آخه ما دل ب حیدر داده بودیم

به جذابیت چشمت دچاریم
سلیمانم ولی قالی نداریم
علی سرمایه اجدادمون بود
واسه اینه که ما سرمایه داریم

یه مادر کرده یه روزی دعامون
همونی بانی بزم روضه هامون
ماکه اصلا تو این باغا نبودیم
علی کج کرده راهو سمت پامون

اگه سروی سرافرازه علی گفت
اگه بخت دلی بازه علی گفت
اگه یه کرم ابریشم تو پیله
توو بالش شوق پروازه علی گفت

اگه منت کشیدیم از علی بود
اگه نازی خریدیم از علی بود
ماکه بی دست و پا بودیم و ساده
اگه جایی رسیدیم از علی بود

آخه کی غیر حیدر شاه میشه
برامون دلبر دلخواه میشه
توجه کن به روزایی که مستیم
داره ۳۰ سال و اندی ماه میشه

نجف زیبایی کل زمینه
یه عمره اسمتو نقش نگینه
بابام وقتی ازت تعریف میکرد
میگفت حیدر امیرالمومنیه

اگه خاک تو باشم نور میشم
یه روز آواز میشم شور میشم
به عشق وعده حقی که دادی
نجف خاکم کنن انگور میشم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 497 نفر 1206 بار خواندند
امیر عاجلو (27 /06/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (27 /06/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا