برایش قلب یک انسان دقیقا مثل بازی بود
درونم کودتا کرد و به این کشتار راضی بود
اگرچه واقعی ماندم اگرچه واقعا مُردم
ولی دلبستهٔ اوهام دنیای مجازی بود
دلمراخرد میکردو تبر را دستمنمیداد
مرا زنجیر میکردوخودشهمجایقاضی بود
به فتح قلعهٔ قلبم نشد قانع وَ بعد از آن
مغولوارانه در اندیشهٔ فتح اراضی بود
تمام مرزهای ناز را او جا به جا کرد و
گمانم آخرین میراثدار حزب نازی بود
برایش عشق، دَم کردم کنارش شعر آوردم
ولی او اهل انتگرال و فرمول و ریاضی بود
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 16 بهمن 1401 12:57
درود بر شما
کاظم قادری 17 بهمن 1401 21:41
سلام و درود
من شخصا موافق هم قافیگی بازی با راضی و ماضی و...نیستم اصولا شاعر باید با قافیه هایی که حرف روی همانند دارند بسراید ن فقط هم آوا بودن قافیه به نظر بنده این نقص است برای شاعر
موفق باشید
محمد مولوی 20 شهریور 1402 00:08
درود شاعر گرامی
زادروزتان مبارک