چه فرقی داشت بیشتر عاشقت میشدم یا نه؟
وقتی زمانه تو را برایم خط زده بود...
ساعت ها تو را هر ثانیه بیادم آوردند
و کفش هایی که تنها مسیر تو را رهسپارم کردند...
اما چه سود؟
دنیای تو غرق بود در هوایی از جنس هوس
و تمام شده بودم تو را قبل از رسیدن به دلت...
عقربه تو را نیشم میزد
با جهش هر ثانیه بر فکرم
و قلب مرا اعدام میکرد
با طغیان یادت در ذهنم...
سکوت بودم و از خودم تو را کم داشتم
و فریاد میکشیدم تو را در لا به لای افکارم...
اگر می باریدم تو را هر روز لای دفتر خاطرات؛
زیرا "دل کندن" هنری بود که من فاقدش بودم...
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 6
حمیدرضا عبدلی 19 بهمن 1394 06:16
باسلام خوب وروان موفق باشی
علیرضا خسروی 19 بهمن 1394 10:10
بسیار زیباست
درود بر شما
کرم عرب عامری 19 بهمن 1394 11:44
طلعت خیاط پیشه 19 بهمن 1394 19:47
درود بر شما کار قشنگی ارائه داده اید
نسرین قلندری 20 بهمن 1394 19:01
بی نهایت درود استاد گرانقدر
فرهنگ باریکانی 22 بهمن 1394 11:09