آه های نهفته در دل را، ناگهان تر شراره باید کرد
گره افکنده بر جبین آنگاه، خشم ها را ستاره باید کرد
بعد از این مثل پیش از این هرگز، اشک از چشم ها نباید ریخت
گره افتاده_کور_ چون در کار، سمت دندان اشاره باید کرد
چشم ها را چرا نمی شویی؟ نکند می بری گمان چیزی
بهتر است از نظر بلندی؟ نه، چشم را ماهواره باید کرد
قوز بالای قوز ما اکنون ، فربهی هست و لاغری، زیرا
درد سرساز می شود وقتی، پیرهن را قواره باید کرد
وقتی احساسِ همدلی قحطی است، عقل ها هم کُمیتشان لنگ است
چاره ای نیست غیر از این با عشق، عقل ها را اداره باید کرد
بی تکاپو نباید آنی ماند، عزمت است ار که جزم بر حرکت
شک نکن مشت بر دهانش کوب، هر که گفت استخاره باید کرد
شاید الان کسی نمی خواهد، نردِ عشقی به ما ببازد پس
به که باید، کجا پناه آورد؟ درد ها را چه چاره باید کرد؟
شیخِ ما غرقه در خرافات است، ریش او سرپناه آفات است
راهکارِ فلاح در این است، شیخ را هیچ کاره باید کرد
ما ندانسته راهِ کج رفتیم، گرچه پنداشتیم حج رفتیم
زندگی نیست این که ما داریم، زندگانی دوباره باید کرد
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 27 تیر 1399 22:01
سلام ودرود
ابراهیم حاج محمدی 28 تیر 1399 19:24
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
محمد رضا درویش زاده 27 تیر 1399 23:02
هزاران درود
ابراهیم حاج محمدی 28 تیر 1399 19:24
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
منصور آفرید 28 تیر 1399 09:11
درود بر شما استاد حاج محمدی بسیار عالی
ابراهیم حاج محمدی 28 تیر 1399 19:24
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
رضا زمانیان قوژدی 29 تیر 1399 12:48
درود بر استاد توانا حاج محمدی عزیز
لذت بردم و بسیار آموختم.
عمرتان بلند
معین حجت 29 تیر 1399 20:15
دستمریزاد استاد ،مثل همیشه فاخر