اینجا زمستانش
هوا سرد است، سرد است
اینجا دلم
پر درد پر درد است
اینجا خیابان ها
همیشه رنگ غم دارد
چشمان عاشق پیشگانش
بوی نم دارد
اینجا دلی
حال دلت را از دلت هرگز نمی پرسد
گویا که از
عاشق شدن، بدجور می ترسد
بوفی نشسته
بر درختی خشک و می خندد
گویا که
راه عاشقی بر دیده می بندد
یخ می زند
حرف دلم، بر لب نمی آید
زیرا سلامی
از لب پر تب نمی آید
سرد است
بهار آرزویم بر درآمد
قطبی که شش ماهش
به سالی سر نیامد .
صلاح الدین ریحانی
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 3
جابر ترمک 28 آذر 1394 20:21
علیرضا خسروی 28 آذر 1394 22:57
احسنت
مسعود احمدی 29 آذر 1394 01:31
درودتان باد جناب ریحانی عزیز