امین محمدحسن زاده

چرخ زندگی

ارسال شده در تاریخ : 01 دی 1394 | شماره ثبت : H942171

خانه ای گلی داشتیم
گرم و پر هیاهو
پدرم شور و حال داشت
مادرم زندگی می کرد
خواهرم دنیایش چند تکه عروسک بود
و من
گوشه ای از خانه
نظاره گر چرخیدن
چرخهای زندگی بودم

***

دنیا دهکده ی جهانی شد
حالا
خانه ی ما هم مدرن و شیک
آجری و اوپن
اما سرد و پر از طنین سکوت
پدرم در اندیشه روزگار بی هویت خود
مادرم شانه میکند موهای سفیدش را
خواهرم در غم کوچ عروسکهای خود
و اما من
همچنان نظاره گر
چرخیدن چرخهای
سست زندگی
خدایا
چرخهای زندگی
روغن کاری لازم دارد....

امین محمدحسن زاده

امین محمدحسن زاده از دفتر : امین 02 دی 1394 8نظر

سپید عمومی عمومی

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5

نقطه نظرات

تعداد نظرات: 8 ارسال نظر جدید

نظر 8

علیرضا خسروی 02 دی 1394 23:10

درود بر شما
- امین محمدحسن زاده 05 دی 1394 10:50
  
  سلام و درود فراوان..از نظر شما بسیار خرسند شدم...
مسعود احمدی 03 دی 1394 03:11

روزی عاقبت
دختر خورشید را خواهم دزدید
و به جنگل خواهم گریخت !
H
H
H
H
H
H
H
سالهاست
به نردبانی بلند می اندیشم !

مسعود احمدی .(و مثلا آن Hها نردبانند !)

درود جناب حسن زاده ی عزیز
- امین محمدحسن زاده 05 دی 1394 10:51
  
  سلام و درود فراوان..از نظر شما بسیار خرسند شدم...
نسرین قلندری 03 دی 1394 10:22

بی نهایت درود
- امین محمدحسن زاده 05 دی 1394 10:51
  
  سلام و درود فراوان..از نظر شما بسیار خرسند شدم...
اله یار خادمیان 05 دی 1394 06:06

درود و سلام موفق و موید و منصور مانا باشید بسراید شاد و سر بلند
- امین محمدحسن زاده 05 دی 1394 10:50
  
  سلام و درود فراوان..از نظر شما بسیار خرسند شدم...