3 Stars

خط تیره

ارسال شده در تاریخ : 16 دی 1394 | شماره ثبت : H942312


میشود کامل عبادتهای هرکس با صله
از همین رو گفته اند بر خط تیره _فاصله-

این که نسیان را خدا داده به انسان قدردان
با فراموشی نداری از رفیقانت گله

با محبت زندگی را میتوان زیبا نمود
زخم دل درمان شود اما به صبر و حوصله

گر بماند غم به قلبت می شود مرداب چرک
زندگی رود بزرگی ما درانیم راحله

از برای وصل کردن آمده انسان نه فصل
کینه را از دل برون کن دل مکن پر آبله

آب و جارو کن به خانه ، از غبار دل بگیر
دل نما مهمانسرایت ، نی چو کاغذ باطله

همچو# طوفان گاهگاهی در درون خود برو
تا به کی؟ فرمانروائی ، شو وزیر داخله

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 258 نفر 380 بار خواندند
محمد جوکار (17 /10/ 1394)   | ابراهیم حاج محمدی (17 /10/ 1394)   | علیرضا خسروی (17 /10/ 1394)   | مسعود احمدی (17 /10/ 1394)   | حسن کریمی (18 /10/ 1394)   | عباس یزدی(طوفان) (20 /10/ 1394)   | اله یار خادمیان (20 /10/ 1394)   | علی معصومی (27 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
علیرضا خسروی (17 /10/ 1394)  مسعود احمدی (17 /10/ 1394)  حسن کریمی (18 /10/ 1394)  محمد جوکار (20 /10/ 1394)  علی معصومی (27 /02/ 1399)  
تعداد آرا :5


نظر 10

  • علیرضا خسروی   17 دی 1394 20:31

    احسنت...

    درود استاد applause applause applause applause applause applause applause applause applause

    rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

  • مسعود احمدی   17 دی 1394 20:31

    applause applause applause applause applause
    درود بر شما استاد یزدی عزیز

  • حسن کریمی   18 دی 1394 08:56

    دزود بر شما زیبا سرودید جناب یزدی applause applause applause applause rose rose rose rose

  • محمد جوکار   20 دی 1394 01:26

    همرهان رفتند و ما جا مانده ایم از قافله
    هی تفاخر به دو رکعت از نماز نافله !!
    هی چپ و راست شعر می بافیم و قهوه میخوریم
    افتخارمان شده یک مشت ، کاغذ باطله !!
    جنگ بین کهنه و نو ، کی به آخر میرسد
    کی بپایان میرسد ، این ماجرا و غائله!!
    بین آنها ، اتفاقی تازه جاری گشته و
    مادر شعر و ادب شد زین تقابل ، حامله !!
    یک صف طولانی تشکیل شد ز جمع شاعران !!
    زایمان نزدیک شد ، باید بیاید قابله !!
    گفته زائو ، کودک شعر ، ناقص الخلقه شده
    "هایکو " آمد ، بر اساس اطلاع واصله !!
    مادر رنجور شعر ، هی بر سر و سینه زنان
    کودکی معلول و نابینا و صدها مسئله !!
    فتنه ها آغاز شد ، از رسم نوزاد جدید
    بی گمان ، این فاجعه ، بدتر نبود از زلزله !!
    مدعی ها یافت تا ، این کودک معیوب شعر
    داعیان سلطنت ، پیدا شد و صد سلسله !!
    آن یکی شد ، داعیه دار حقوق شعر نو
    این یکی با کوله باری که پر از صدها گله !!
    این یکی ، با لشکر کوران خشمگین آمده
    آن یکی ، در جستجوی یک وزیر داخله !!
    دود این فتنه ، به چشم شاعرانی رفته که
    عاصی اند از اینهمه نخوت و از این فاصله !!
    انتهای کوچه‌ی بن‌بست حسرت مانده ایم
    صبر ایوب ، پیشه باید کردو باز هم حوصله!!
    ======================
    همیشه درود و آفرین بر استاد مهرم جناب یزدی عزیز
    غزل زیبایتان بقدری دلنشین و وجدانگیز بود که بداهه های ناچیز بر احساسم نشست که با مهر تقدیمتان نمودم.
    رقص قلمتان ماندگار و مهرتان پایدار

    rose rose rose rose

    • عباس یزدی(طوفان)   20 دی 1394 10:21

      سلام و سپاس rose rose rose rose
      درود استاد بر طبه سرشار و بداهه نابتان
      ما ز هایکو و سپید و هاکذا
      میخوریم سیلی ولیکن بی جزا

      مرحبا بر این دل بشکسته ات
      عاقبت شد شعر ما را سزا
      بداهه تقدیمی rose

  • اله یار خادمیان   20 دی 1394 22:26

    سلام و درود بر شما سر فراز و بر فراز باشی rose rose rose

  • علی معصومی   27 اردیبهشت 1399 16:38

    ☆☆☆☆☆
    rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا