3 Stars

رفتی..

ارسال شده در تاریخ : 22 تیر 1400 | شماره ثبت : H9417485

بسم الله الرحمن الرحیم
در رثای پدر بزرگوارم

آن شب دل مادر شکست و دید رفتی
شد آنچه او همواره می ترسید؛ رفتی

بگذشت شب از نیمه و گفتند با من
با کاروان خسته امید رفتی

دست اجل از آستین قهر جنبید
آن شب گل عمر تو را هم چید؛ رفتی

چون شمع بیجانی که در تاریکی محض
با شعله ای در باد می لرزید، رفتی

آزرده از رنج هزاران و هزاران
دردی که در جان تو ‌می پیچید، رفتی

(در وقت رفتن دست ما را می فشردی
با دست بیماری که می لرزید؛ رفتی)

از درد عاری گشتی و با طیب خاطر
لب های تو بر مرگ می خندید؛ رفتی

در وقت رفتن بی گمان آماده بودی
بی مکث، بی صبرانه ، بی تردید رفتی

رود روان زندگی ما تو بودی
با گریه های بی امان بید رفتی

با شوق زندانی که از زندان و بندش
در یک زمان آزاد می گردید، رفتی

با رستگاری رفتی و ماندیم تنها
دلها بسی از مرگ تو رنجید؛ رفتی

از نعمت خوب پدر محروم گشته
مهدی و بر خود جامه می درید؛ رفتی

مهدی رستگاری
بامداد بیست و دوم تیرماه سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
سیزدهم ژوئیه سال ۲۰۲۱ میلادی
(به بهانه حضور در شب بداهه سرایی گروه «انجمن ادبی سرای شعر» در پیام‌ رسان تلگرام)

دفتر شعر روزگاران

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 83 نفر 142 بار خواندند
امیر عاجلو (22 /04/ 1400)   | رضا کاظمی اردبیلی (22 /04/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (23 /04/ 1400)   | مهدی رستگاری (24 /04/ 1400)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :3


نظر 6

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا