دوبیتی های عاشقانه (قسمت دوم)

بسمه اللطیف

دوبیتی ها
پیوند انتشار در وبسایت شعر نو

۲۱- بوسه نهفته
چو دیدم چشم یارم نیک خفته
به خواب آن چهره اش چون گل شکفته
به خلوت کردمش از خواب بیدار
به بوسی نازک و نرم و نهفته

بیست و ششم مرداد سال ۱۴۰۰
***************
۲۲-نور عشق
به سر آمد زمان غصه و غم
فزاید شادیم هر آن و هر دم
طلوعت ماه من کرده است روشن
ز نور عشق تو آفاق قلبم

بیست و ششم مرداد سال ۱۴۰۰
***************
۲۳-شب های بی ستاره
در این شب های تار بی ستاره
دلی دارم ز دوری پاره پاره
نکردی رحمی و رفتی که خود بود
دل تو سخت تر از سنگ خاره

بیست و ششم مرداد سال ۱۴۰۰
***************
24-بی نظر
اگر در چشم تو نور نظر نیست
هوای عشق را در تو اثر نیست
چو بی ارج است نزد تو محبت
درختت مستعد بار و بر نیست

بیست و نهم مرداد سال ۱۴۰۰
***************
۲۵-جمع خامان
به جمع مردمان خام ای دوست
نشاید برد از تو نام ای دوست
چنین جمعی ندارد قابلیت
به ذکر عشق نیک انجام ای دوست

بیست و نهم مرداد سال ۱۴۰۰
**************‌
۲۶-ناشکیبایی
به شب در شامگاه بی نصیبی
نمانده بی تو در جانم شکیبی
اتاقم پر شد اکنون از خیالت
همانند شمیم و عطر سیبی
بیست و نهم مرداد ماه ۱۴۰۰
***********************
۲۷-انار عشق
به پیش نازنین گلعذارم
ببین آراسته چونان انارم
اگرچه شادم و شادی فزایم
درونی پر زخون بسته دارم

بیست و نهم مرداد ماه سال ۱۴۰۰
*******************
۲۸-دریای چشمت
ز شوق حال بی همتای عشقت
فکندم خویش را در پای چشمت
نگاهم کردی و دیدم در آن دم
دلم شد غرقه دریای چشمت

بیست و نهم مرداد سال ۱۴۰۰
***************
۲۹-پرواز عشق
به گوش من بخوان راز خودت عشق
مرا پر کن ز اعجاز خودت عشق
پر و بالم بده من را ببر تا
فراز اوج پرواز خودت عشق

بیست و نهم مردادماه سال ۱۴۰۰
***********
‌۳۰-آشفتگی بی نهایت
گره گیر است گیسوی نگارم
شبی آشفته پیش روی دارم
در این آشفتگی بی نهایت
شمار حلقه ها را می شمارم

سی ام مرداد ماه سال ۱۴۰۰
********************
۳۱-هم آغوش

چو شب از عشق تو شیدا و مدهوش
تو را می گیرم ای جانم در آغوش
سرم را می نهم بر سینه تو
به نبض تند قلبت می کنم گوش

سی ام مرداد سال ۱۴۰۰
********************
۳۲-اطفای عشق
چه وضع است این بگو آخر چه رخ داد
که این گونه دلازاری و ناشاد
ز بدرفتاری تو رفته این عشق
به سوی خامشی چون شمع در باد

سی ام مرداد سال۱۴۰۰
*******************
۳۳-وجود نازنین
سوی من آی ای سرو سهیده
به چشمانم تو هستی نور دیده
تو گویی آن وجود نازنین را
خدا از رحمت محض آفریده

سی ام مرداد سال ۱۴۰۰
*******************
۳۴-انعکاس
چو شد بر غنچه تو پیرهن چاک
شکفت آن قامت زیبا و چالاک
به پیش آینه می شد طنین
تنت تکرار چون آوای پژواک

سی ام مرداد ماه سال ۱۴۰۰
*******************
۳۵- قند مکرر

تنی گرفتم من ز تو یک بار دیگر
عزیزم بوسه ای شیرین چو شکر
مرا ده بوسه ای زان نیز بهتر
که کامم را کند قند مکرر

سی ام مرداد ماه سال ۱۴۰۰
*******************
۳۶-معنا و مقصود
در این دوران بی بنیاد، زنهار
بدان این را؛ به یاد خویش بسپار
تویی معنا و مقصود حیاتم
تمام زندگی من تویی یار
*******************
۳۷-روز جدایی
شدم نابود در روز جدایی
برفت از روزگارم روشنایی
چنان بیگانه شد با من که گویی
نبوده هیچ گاهی آشنایی
سی ام مرداد ماه سال ۱۴۰۰
*******************
۳۸- ملامت
چو دید آن تندی برخورد از من
ملامت گفت و دل را برد از من
به من دل باخته است او هم اگرچه
به ظاهر اندکی آزرد از من

سی ام مرداد سال ۱۴۰۰
*******************
۳۹- غم عشقت
چو شوقت در دل و جان خانه کرده
مرا مفتون و بی کاشانه کرده
حبیب من ببین آشفته حالم؛
غم عشقت مرا ویرانه کرد
سی ام مرداد ۱۴۰۰
*******************
۴۰-بی وفا
به بی مهری هایش از چشم من افتاد
هزاران بار من را برد از یاد
همان که از وفا داد سخن داشت
وفایش بود بی مقدار چون باد

سی ام مرداد سال ۱۴۰۰
***************

ایمیل مقصد