بسمه اللطیف
ای عشق همواره تو را در دل تمنا می کنم
با تو تمام زندگی خویش معنا می کنم
سر را به زیر انداخته در ظاهر آرامم ولی
می دانی انجا در دلم با خویش غوغا می کنم
در حسرتت توفانی و دلتنگ و حیران می شوم
ناگاه در توفان روحم عزم دریا می کنم
هر لحظه خود را در دل گرداب تو گم می کنم
هر چند گاهی گوهری پرارج پیدا می کنم
در عشق چون شمعم؛ در اوج گریه خندانم ببین
کی از لهیب آتشت ای عشق پروا می کنم
در آتشت می سوزم و چون ذوب و خالص می شوم
آزادگی را در صمیم عشق پیدا می کنم
مهدی مدد خواهم ز عشق و خوب می دانم که با
یاری عشق و مهربانی اعجاز مسیحا می کنم
در خودپرستی کن رها بیگانگان عشق را
بنگر که در هر دل بهشت از عشق برپا می کنم
بیستم تیرماه سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
یازدهم ژوئیه سال ۲۰۲۱ میلادی
(به بهانه حضور در شب بداهه سرایی گروه «انجمن ادبی سرای شعر» در پیام رسان تلگرام)
دفتر شعر روزگاران
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 18 شهریور 1400 20:05
لطیف و دلنشین