بسمه اللطیف
آرزوی تو
جانم همیشه مست شمیمی ز بوی تو است
در دل همیشه یار عزیز آرزوی تو است
ساعات روز می گذرد باز و ذهن من
غرقه به یاد چشم خوش و مهرجوی تو است
در انتهای روز تمام وجود من
در آسمان عشق تو در جستجوی تو است
آسیمه سر ز شوق تو از راه می رسم
در خانه ای که باز پر از عطر و بوی تو است
در باز می کنی تو به روی من و ز شوق
آن دم تمام ذهن و حواسم به سوی تو است
لب می نهم به روی لب بوسه خواه تو
وقت حکایتی ز لب قصه گوی تو است
سر می نهم به سینه ات و تا به صبحدم
گوی ارادت من و چوگان موی تو است
وقتی سحر دمید و تو بیدار می شوی
خورشید پرتوی است که ساطع ز روی تو است
مهدی تو را گزیده ز دنیا به عشق و مهر
مشهور عالمی به اقامت به کوی تو است
یک روز دیگر است و من از خانه می روم
این دل ولی ز مهر پر از آرزوی تو است
#مهدی_رستگاری
بامداد بیست و یکم مهر سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
سیزدهم نوامبر سال ۲۰۲۱ میلادی
(سروده در شب بداهه سرایی گروه «ادیبانه» و تکمیل آتی آن)
دفتر شعر روزگاران
۳۲۴
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 22 مهر 1400 20:18
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید