بسمه اللطیف
خنده شیرین
چو از کنار من او یک زمان گذر می کرد
نگاه نافذ او در دلم اثر می کرد
به بالی از نفس من به سوی وی به هوا
هزار بوسه ز لب های من سفر می کرد
به بوسه های من از روی لطف می نگریست
به حال عاشق دلداده اش نظر می کرد
در آن میانه نهانی ز دیگران گاهی
یکی دو خنده شیرین تر از شکر می کرد
به عشق خنده شیرین او چه شب هایی
دل رمیده به فکر و خیال سر می کرد
«گذشت عمر و به دل عشوه می خریم هنوز»
اگر چه باید از او قلب من گذر می گذرد
به روزگار جدایی هزار نامه ز خون
نوشت عاشق و این گونه شب سحر می کرد
ببین که مهدی شیدا هزار دریا را
ز عشق در دل این شعر مختصر می کرد
#مهدی_رستگاری
بیست و هشتم مهر سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
نوزدهم نوامبر سال ۲۰۲۱ میلادی
(سروده شب بداهه سرایی محفل ادبی «هفت هنر شیدایی» در پیام رسان تلگرام)
دفتر شعر روزگاران
۳۲۶
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 28 مهر 1400 22:39