بسمه اللطیف
بی تو
روزگاری است که من غرق عذابم بی تو
راهپیما سوی آفاق سرابم بی تو
گرچه در چشم همه شادم و خندان اما
غرق در غصه بی حد و حسابم بی تو
هرچه کردم که به سامان برسد حال دلم
هیچ بهتر نشده حال خرابم بی تو
گل خشکیده بو باخته و بی رنگی
رفته از یاد به اشعار کتابم بی تو
برده بنیاد مرا در غم تو سیل سرشک
در چنین حال ببین نقش بر آبم بی تو
شعر می جوشد و شب رفت به دلتنگی و من
بی خود از خویشتن و بی خور و خوابم بی تو
خواهشی در دل مهدی است و خود می دانی
که من آن خواهش جویای جوابم بی تو
#مهدی_رستگاری
بیست و سوم بهمن ماه سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
دوازدهم فوریه سال ۲۰۲۲ میلادی
(سروده در بداهه سرایی محفل ادبی «هفت هنر شیدایی» و تکمیل آتی آن)
دفتر شعر روزگاران
۴۳۹
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 27 بهمن 1400 10:55
درود بر شما
مهدی رستگاری 28 بهمن 1400 10:53
درود و سپاس
فرهاد احمدیان 28 بهمن 1400 15:49
سلام و عرض درود خدمت جناب رستگار غزلی بسیار دلنشین سرودید پاینده باشید
مهدی رستگاری 30 بهمن 1400 10:12
سلام و درود و سپاس جناب احمدیان عزیز.