3 Stars

جان سختی

ارسال شده در تاریخ : 01 اسفند 1400 | شماره ثبت : H9419983

بسمه اللطیف
سخت جانی

اگرچه بر لب خود قفلی از ادب دارم
گزنده است سخن ها که پشت لب دارم

نشسته ام به کناری و انفجار قلم
به متن داغ و گدازان شعر شب دارم

به آه می وزم و با سرشک می جوشم
به کوره دل پر بغض خویش تب دارم

وداد و مهر حرام است و حرص و کینه حلال
بسی شگفتی از این فتنه و شغب دارم

چه روزگار عجیبی است گوهر انصاف
چرا چگونه ز نامردمان طلب دارم

میان اهل خرابات زحمتی بسیار
ز سیل لهو و بی اخلاقی و لعب دارم

از این دیار پر از شر و شور خواهم رفت
که بس جراحت از آزار بی‌سبب دارم

در این دیار نمی میرم از جفا مهدی
ز سخت جانی خود من بسی عجب دارم


#مهدی_رستگاری
سی ام بهمن ماه سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
نوزدهم فوریه سال ۲۰۲۲ میلادی


دفتر شعر روزگاران
۴۴۳

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 66 نفر 98 بار خواندند
امیر عاجلو (01 /12/ 1400)   | مهدی رستگاری (02 /12/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (01 /12/ 1400)  
تعداد آرا :1


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا