بسمه العزیز
سراب
اگر چه نوشدارویی به دادمان نمی رسی
سراب در کویری و به تشنگان نمی رسی
در این شبان تیره هیچ یادمان نمی کنی
شهابی و به تابشی در آسمان نمی رسی
اگر شبی تمام شرح غصه های خود دهم
به عمق بی نهایت غم نهان نمی رسی
نگاه می کنم تو را و حسرتم فزون شود
که بند شکل و ظاهری و خود به جان نمی رسی
فتاده ام ز پای در دل شب و در این زمان
که غرقه ام به سیل اشک بی امان نمی رسی
دمی به آینه ببین تو وضع و حال خویش را
به واژگونی صریح واژگان نمی رسی؟
بهار بی نشاطی و ز بس که لطف در تو نیست
فقط به ناگواری دم خزان نمی رسی
امید برگرفت از تو مهدی و به کار خود
ادامه ده ولی به عشق بی گمان نمی رسی
#مهدی_رستگاری
سی و یکم تیرماه سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
بیست و دوم ژوئیه سال ۲۰۲۱ میلادی
(بداهه سرایی با کلمات منتخب در ادبی «مکتب خانه عشق» در پیام رسان تلگرام)
دفتر شعر روزگاران
۱۲۵
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 04 اسفند 1400 10:47
سلام ودرود
مهدی رستگاری 04 اسفند 1400 17:39
سلام و درود و سپاس