3 Stars

باران عشق

ارسال شده در تاریخ : 06 امرداد 1401 | شماره ثبت : H9421645

بسمه اللطیف
باران عشق

کاش می شد صحبتِ بین من و او جان بگیرد
در میان صحبت ما ناگهان باران بگیرد

همچنان که آن زمان جویای سقف و سرپناهیم
بی هوا دست مرا در بین آن دستان بگیرد

با تلاقی نگاه من به چشمان سیاهش
با خروش عشق در دل هایمان توفان بگیرد

دست بر پهلوی او آرم به وقت راه رفتن
او لبانش را از آزرم و حیا دندان بگیرد

زیر سقفی دست در گیسوی نمناکش برم من
چشمهای خیره مان از یکدگر پیمان بگیرد

اندکی بوسم گلو و گردنش را تا پس از آن
کار بوسه از لبان سرخ او سامان بگیرد

در چنان حالی سرش را سوی من خم می کند تا
حلقه مویش به گرد گردنم آسان بگیرد

از زمان و از مکان فارغ به کام خویش گردیم
جان ما هم فاصله زین عالم ویران بگیرد

بس تمنا می کنم آن دم که با دور و تسلسل
تا ابد دیگر دوام این وجد بی پایان بگیرد

عشق اعجازی است مهدی کز ورای دردهایت
می تواند جان بی تابت از آن درمان بگیرد

این غزل شد مایه صحبت میان ما ولیکن
کاش در هنگام صحبت های ما باران بگیرد

#مهدی_رستگاری
پنجم مرداد سال یکهزار وچهارصد و یک خورشیدی
بیست و هفتم ژوئیه ۲۰۲۲ میلادی

دفتر شعر روزگاران
۷۹۷

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 64 نفر 93 بار خواندند
امیر عاجلو (06 /05/ 1401)   | مهدی رستگاری (07 /05/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (06 /05/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا