بسمه اللطیف
دردمند دوری
به دور از تو چنان نقش مانده بر آبم
بیا که غم زده و دردمند و بی تابم
شبی که دور شوم از تو تا به وقت سحر
ز بیقراری و تشویش و غم نمی خوابم
گذشت وقت زیادی و همچنان چشمم
به روی عکس تو مانده است و محو این قابم
به پای صبر امیدی بر ایستادن نیست
که گم شده است به سیلاب عشق پایابم
به هر طرف که روم باز هم به ظلمت شب
نشانی از تو در این تیرگی نمی یابم
امید نیست که جان دربرم به صبح ولی
در آرزوی رسیدن به نور مهتابم
در این غزل که تراوید از لبم مهدی
ببین تموج آشفته وار خونابم
#مهدی_رستگاری
سوم دی سال یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
بیست و پنجم دسامبر ۲۰۲۲ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۸۱۳
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 06 دی 1401 17:48
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
مهدی رستگاری 07 دی 1401 15:00
درود و سپاس