بسمه اللطیف
ظلمت
اگر چه حال بدم در نظر نمی آید
نفس ز سینه تنگم به در نمی آید
سکوت پیشه نمودم که هیچ فایِده از
شکایتی که شده بی اثر نمی آید
نشسته برف زمستان به سوز و شکی نیست
که هیج گاه بهار از سفر نمی آید
رسیده ام به یقین در فضای تنگ قفس
که هیچ کاری از این شاهپر نمی آید
به رسم و راه زمان دل نبسته ام هرگز
که بوی عشق از این رهگذر نمی آید
مپرس مهدی از احوال من که خود پیدا است
از آن که گم شده دیگر خبر نمی آید
طنین زمزمه ای در درون من پیچید
که ظلمت شب تیره به سر نمی آید
#مهدی_رستگاری
یکم اسفند سال یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
بیستم فوریه ۲۰۲۳ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۸۱۶
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 02 اسفند 1401 18:00
.مانا باشید و شاعر
مهدی رستگاری 08 اسفند 1401 15:09
درود و سپاس