بسمه اللطیف
اختلاف نسل ها
تو مگر خود پاره جان و دل من نیستی
باز گو آخر چرا پس وصله تن نیستی
ناموفق خیره در آفاق حیرت مانده ای
خواستار کشف مقصود و رسیدن نیستی
صدهزاران حرف ناگفته به لب دارم ولی
هیچ وقت انگار مایل به شنیدن نیستی
با شهود مهر دل دادن به من دشوار نیست
مشکلم آنجا است که تو اهل دیدن نیستی
میوه فرزانگی را بر درخت تجربه
دیدی اما مستعد میوه چیدن نیستی
پیله ای از تار و پود اختلاف نسل ها
داری و آماده پرده دریدن نیستی
دیگر از این پیله بیرون آ و گر نه هیچ وقت
نائل پرواز بعد از این رهیدن نیستی
بال و پر می خواهد این پرواز استثنایی و
حیف عزیز من که مشتاق پریدن نیستی
مهدی از فکر تو بیدار است شبها تا سحر
گرچه تو فارغ ز کار خواب دیدن نیستی
#مهدی_رستگاری
هفدهم فروردین سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
ششم آوریل ۲۰۲۳ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۸۲۱
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 18 فروردین 1402 12:34
.مانا باشید و شاعر
مهدی رستگاری 18 فروردین 1402 19:36
درود و سپاس